مطبوعات و سایت های خبری که در استان گیلان به تعداد قابل توجه ای مشغول فعالیت هستند بر خلاف وظایف ذاتی خود که باید چشم و گوش مردم و با ابزار های گوناگون که در اختیار دارند پل ارتباطی مردم با مدیران شهری و استانی و انعکاس دهنده مشکلات مردم و تعقیب ان باشند ودر مقام مطالبه گری از مدیران استان به رسالت ملی و محلی خود که به صورت قهری بر دوش دارندبه شایستگی دنبال نمایند. اما متاسفانه این چنین نیست یا حداقل بسیار کم و ناچیز است. نگاه جراید و سایت های محلی یک نگاه تجارتی است. یعنی مثل تجار به سود و زیان می اندیشند. جایی حرف مردم و مشکلات انان برایشان ارزش دارد که فلان نماینده و یا جریان ی قدرتمندبه دنبال چه اهدافی است. چقدر انعکاس ان سبب کدورت خاطر مبارک فلانی میشود و یا چه میزان عامل مسرت خاطرمیکردد و کیسه سکه های سرگردان چقدر به سمت رومه و یا سایت حواله خواهد شد. هر چقدر بیشتر به همان نسبت دلربایی ها هم بیشتر به سمت معشوق ی روانه خواهد شد. این حرکت غیر اخلاقی و بر خلاف عرف محلی متاسفانه به دلایل و عوامل گوناگون در استان ما ریشه دوانده و روز به روز به جای اینکه صدای مردم باشند در واقع شیپور و ارگان جناح ی فعال و پولدار استان هستند. اگر غیر این بود ایا شهر ۸۰۰۰۰۰ نفری رشت یکسال بدون شهردار اداره می شد.؟ ایا اگر رومه ها و سایت های محلی صدای مردم گیلان بودند بعد از۲۰ سال با هزینه های چند صد میلیاردی تصفیخانه فاضلاب یک میلیون و دویست هزار نفری رشت ناتمام رها میشد وکسی نباشد به مردم گزارش بده که مشکل کار کجاست .؟ اگر رومها وسایت های محلی دلسوز مردم باشند ایا کیفیت و کمیت نان مصرفی دو میلیون و ششصد هزار نفر جمعیت استان این خواهد بود؟ مگر شانزده فرمانداری استان در چه کار ی سرگرم هستند که فرصت نظارت و تدبیر و مدیریت قوت اقشار اسیب پذیر که فعلا با پولی که توان خرید ان را دارند با کیفیت بهتر بر سر سفره خود بگذارند و میلیارد ها تومان در سال به دلیل دور ریز شدن نان به خزانه کشور ضرر وارد نشود؟ رومه ها و سایت ها ی که کوچکترین خبرهای جنجالی را با اب و تاب پوشش می دهند چرا صدای محیط زیست گیلان نیستند .؟ تا مدیران همت بیشتر در احداث کارخانه زباله سروان که روزانه بیش از ۵۰ تن زباله در این محل دپو می شود با تدابیر انقلابی و بسیجی برای ان چاره اندیشی نمایند. انشالله همه در کنار هم و برای هم به فکر استان سر سبز گیلان باشیم که در پوشش سرسبزی مظلومیت و محرومیت ان گم شده است. محمد شادمان شهرستانی
صدای شهر باران پست شماره دوم
صدای شهر باران پست شماره یک
صدای شهر باران
صدای شهر باران پست شماره بیست و پنجم
صدای شهر باران پست شماره بیست و سوم
صدای شهر باران پست شماره بیست ودوم
صدای شهر باران پست شماره بیست یکم
مردم ,های ,استان ,محلی ,ها ,سایت ,های محلی ,و یا ,که در ,سایت های ,و سایت